ماه: اردیبهشت 1402
-
رمان ناردخت
ناردخت پارت ۱
اسم من ناردخت است ، دختر کوچک حاج سلمان مشیری ، فرزند حمیده جاوید دختر خان بالایی برادرم سمیر پنج…
بیشتر بخوانید » -
رمان مرد مجهول
مرد مجهول پارت ۱۰
ـ خدا مرگم بده چی شده مبین ؟ مبین تنها سلام بی حالی داد و با حال زار داخل خونه…
بیشتر بخوانید » -
رمان امیدی برای زندگی
امیدی برای زندگی. پارت سوم
به قلم:..Saea…E به مهران زنگ زد: _سلام مهران همین الان دوربین هارو هکشون کن _حله تلفن را قطع کرد و…
بیشتر بخوانید » -
رمان گذشته شیرین پارت دوازدهم
گذشته شیرین پارت دوازدهم و میگه: قضیه مربوط میشه به خیلی سال پیش … خوب یادمه…. وقتی من ۱۴ سالم…
بیشتر بخوانید » -
رمان بوی گندم
رمان بوی گندم پارت ۲۹
صدایش از درد ضعیف میامد _بله ؟ صدای آنور خط قلبش را لرزاند انگار بهش ولتاژ برق وصل کرده باشن…
بیشتر بخوانید » -
رمان ارباب عمارت
رمان ارباب عمارت پارت ۲۴
( ببینین چه نویسنده ی خوبیم😎چند روزه پشت سره هم پارت میزارم براتون🤕🤌🏻 پارت ۲۴ تقدیم به نگاهاتون قشنگای من🥹💜)…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش
رمان آتش پارت 38
از آن سمت مهدیه هم استرس داشت.. تو ماشین پر قدرت گفته بود میخواهد دختری که چشم مسیح را گرفته…
بیشتر بخوانید » -
رمان امیدی برای زندگی
امیدی برای زندگی. پارت دوم
کپی ممنوع… به قلم:..Sara….E وقتی به پشت عمارت رسید سارا را دید که دارد با دست به در میکوبد و…
بیشتر بخوانید » -
رمان پری دریایی
پری دریایی پارت 3
part3 پوزخند گوشه لباش پر رنگ تر شد. ـــ کجا بیاد مادربزرگ؟با چه رویی؟ در و همسایه چی می گن؟مردی…
بیشتر بخوانید » -
رمان بوی گندم
رمان بوی گندم پارت ۲۸
کلی خرید کرده بودن دیگر هوا تاریک شده بود انقدر خسته بودن که به پیشنهاد خودش به یک رستوران سنتی…
بیشتر بخوانید »