ماه: تیر 1402
-
رمان متانویا
رمان متانویا پارت 8
نتوانست در خانه بماند… دائما توهم میزد که صدای آن پیری و پسرش را میشنود… پیراهن صورتی تن مایدا کرد…
بیشتر بخوانید » -
رمان کوچه های تنهایی
رمان کوچه های تنهایی پارت۸
[v] پارت۸ نتونستم چهرشو ببینم از خواب پریدم عرق سردی روی پیشونیم نشست پاشدم ساعتو نگاه کردم ساعت6:10دقیقه رو نشون…
بیشتر بخوانید » -
رمان غرامت
رمان غرامت پارت 19
چقدر دلم هواش کرد، اون خیلی بوی آغوش بابا علیام میداد حتی حرف زدنش یا حتی یامور گفتناش.. *** گردن…
بیشتر بخوانید » -
رمان آیینه شکسته
رمان آیینه شکسته پارت سوم
رمان آیینه شکسته پارت سوم ****** نگاهش را به برگه طلاق سوق داد و آخرین نگاه پر عشقش را به…
بیشتر بخوانید » -
رمان حس خالص عشق
رمان حس خالص عشق پارت ۳
توی راه برگشت یه سری به مغازه محمد آقا زدم ، ببینم کِرِمی چیزی داره یا نه … قیمتا رو…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش
رمان آتش پارت 60
#نفس مسیح برای من دقیقا همون سه نقطه ایه که هر نویسنده ای ته جملاتش میذاره … که یعنی دیگه…
بیشتر بخوانید » -
رمان امیدی برای زندگی
امیدی برای زندگی پارت سی و یکم
قلبش هری پایین ریخت…..چند نفر ریخته بودند مزرعه؟ برای چه؟ که بودند آنها؟ یعنی حال سهیل خوب است؟……آن موقع که…
بیشتر بخوانید » -
رمان فرفری
رمان فرفری پارت 8
ملکی:اینجا وظیفه تو تمیز کردن سالن وپذیرایی پایین هست بالا نمیخواد بری فقط طبقه پایین مراقب وسیلههای خونه باش تا…
بیشتر بخوانید » -
رمان غرامت
رمان غرامت پارت 18
از روی تخت بلند شدم و به سمت حموم رفتم تا به صورتم آب بزنم.. تمام حرکاتم از روی آرامش…
بیشتر بخوانید » -
رمان متانویا
رمان متانویا پارت 7
صبح با صدای بلند منیره خانم همسایه روبه رویش بیدار شد… مایدا بیدار بود و با چشمان درشتش به مادرش…
بیشتر بخوانید »