ماه: آبان 1402
-
رمان باران که می بارد
رمان باران که می بارد _ پارت 3
مهرآفرین خانم ، داشت برای پسر یکی و یدونه اش ساندویچ نون پنیر آماده میکرد و با خود می گفت…
بیشتر بخوانید » -
رمان چشم های وحشی
رمان چشم های وحشی پارت ۵۹
# پارت ۵۹ _ چند بار بگم دلم نمیخواهد بری دیدنش. گازی به سیب در دستانم زدم. _ باید حضوری…
بیشتر بخوانید » -
رمان آیدا
رمان آیدا پارت 28
آرام و بدون هیچ حرفی طبق خواسته ی جیمز از خانه خارج شدند. قصد داشت به جایی دورتر از خانه…
بیشتر بخوانید » -
رمان قلب بنفش
رمان قلب بنفش پارت شصت و دو
رمان قلب بنفش💜✨ #پارت_شصت و دو همچنان خبری از تیدا نبود… همه گوشه ی بیمارستان،در انتظار بودند و دقایق انگار…
بیشتر بخوانید » -
رمان سقوط
رمان سقوط پارت یازده
به گمونش فکر میکرد علی تهدیدش رو جدی میگیره، اما مثل همیشه خبری ازش نبود همین حرکت از جانب…
بیشتر بخوانید » -
رمان مائده...عروس خونبس
رمان مائده…عروس خونبس پارت ۴۴
با دستانش اشک های صورتش را پاک میکند _دراز بکش مائده جان استراحت کن فقط سرش راتکان میدهد…
بیشتر بخوانید » -
رمان هزار و سی و شش روز
رمان هزار و سی و شش روز پارت ششم
🌒هزار و سی و شش روز🌒 🌒پارت ششم🌒 در خونه رو باز کردن و وارد شدم صدای صحبت و خنده…
بیشتر بخوانید » -
رمان دلبرِ سرکش
رمان دلبرِ سرکش part44
شب شده بود تا نمازش را خواند هانیه برای بار دهم صدایش کرد بلند شد تند تند آماده شد و…
بیشتر بخوانید » -
رمان آیدا
رمان آیدا پارت 27
گرچه روز خسته کننده ای بود اما تمام شب لحظه ای خواب به چشمانش نیامد. کلافه بود از دست کار…
بیشتر بخوانید » -
رمان چشم های وحشی
رمان چشم های وحشی پارت ۵۸
# پارت ۵۸ با تابش نور چشم هایم را باز کردم. تو بغل کامیار خوابیده بودم و دستهایش مرا در…
بیشتر بخوانید »