رمان عاشقانه
-
رمان چشم های وحشی فصل دوم
رمان چشم های وحشی فصل دوم پارت ۵
# پارت ۵ (دایانا) همراه زنی که فهمیده بودم مادرم کارن بود به سمت مردی که گوشهای از سالن ایستاده…
بیشتر بخوانید » -
رمان بگذار پناهت باشم
رمان بگذار پناهت باشم پارت ۶
# پارت ۶ (رادوین) در خانه را باز کردم و روشا رو به داخل هل دادم. عصبی به سمت یخچال…
بیشتر بخوانید » -
رمان چشم های وحشی فصل دوم
رمان چشم های وحشی فصل دوم پارت ۴
# پارت ۴ پشت میز نشسته بودم و با فندک در دست هایم بازی میکردم. در اتاق باز شد. _…
بیشتر بخوانید » -
رمان بگذار پناهت باشم
رمان بگذار پناهت باشم پارت ۵
# پارت ۵ _ خانم محتشم، چهره نگاری این خانوم که تموم شد بفرستش پیش سروان حسینی. -بله، چشم. گردنم…
بیشتر بخوانید » -
رمان چشم های وحشی
رمان چشم های وحشی فصل دوم پارت ۳
# پارت ۳ (راوی) کنار شومینه نشسته بود و از پشت پنجره به باران چشم دوخته بود. بوی عطر تلخش…
بیشتر بخوانید » -
رمان بگذار پناهت باشم
رمان بگذار پناهت باشم پارت ۴
# پارت ۴ نیم ساعت نگذشته بود که با تکان های رضا از خواب بیدار شدم. -گرفتی خوابیدی؟ پاشو این…
بیشتر بخوانید » -
رمان چشم های وحشی فصل دوم
رمان چشم های وحشی فصل دوم پارت ۲
# پارت ۲ (کارن ) ماشین را پارک کردم . و وارد عمارت شدم. عطر دلمه های عمه شکوه کل…
بیشتر بخوانید » -
رمان بگذار پناهت باشم
رمان بگذار پناهت باشم پارت ۳
# پارت ۳ بعد از برگشتن به سوئیت مخصوص خودمون از شدت گرما آنقدر ، عرق کرده بودم که دوباره…
بیشتر بخوانید » -
رمان چشم های وحشی فصل دوم
رمان چشم های وحشی فصل دوم پارت ۱
رمان چشم های وحشی فصل دوم کیف را روی دوشم جا به جا کردم و نگاهم را…
بیشتر بخوانید » -
رمان بگذار پناهت باشم
رمان بگذار پناهت باشم پارت ۲
# پارت ۲ سوار ماشین بابا شدم و به کاسه آبی که پشت سرم ریخته شده بود نگاه نکردم. همیشه…
بیشتر بخوانید »