رمان رویای من

⸾رَِوَِﻳَِاَِےَِ ﻣَِنَِ⸾ ✿𝒑𝒂𝒓𝒕73✿

3.7
(3)

‌════════════════
جلسه اولیا مربیان که شروع شد بادیدن مادرش

استرس تمام جانش را فراگرفت!اگربازهم پیش

سایدا درمورد دخترش بد می‌گفتند چه؟سایدا

زیادی زود باور بود!مدیرکه سرکلاس آمد و دانش

آموزان را خبرکرد تا برای جلسه به زیرزمین بروند،

دخترک دست کیارا را گرفت و سمت زیرزمین

دوید،از دور سایدا زود به زود اشاره میکرد تا به

حرفهای مشاور گوش دهد!کمی که گذشت دبیرزبان

شروع به صحبت کرد،معلم مورد علاقه‌اش که همه

چیزش زیادی به رها شبیه بود…بعد دختری به

اسم کارین،که چندروزپیش اورا برای طراحی هایش

تشویق کرده و کلی دل وخترک را شاد کرده بود به

نمایندگی همه دختران مدرسه شروع به صحبت کرد…

کارین- سلام خدمت شما اولیاهای عزیز،من کارینم

و به نمایندگی دختراتون اومدم یکم باهاتون

صحبت کنم،البته زیادی برای صحبت کردن کوچیکم

و خب طبیعتا همه شماها تجربه بیشتری دارین و

بزرگترای ماهستین،فقط خواستم بگم خواهشا

فشارنیارید به دختران،لطفا علایقشون رو سرکوب

نکنید و نادیده‌شون نگیرید،چه لزومی داره

دخترتون حتما توی تجربی بهترین باشه وقتی

علایق و استعدادش توی هنره؟واقعا شما هیچ

پزشکی رو دیدن که درکنار پزشکی هنروطراحی و

نویسندگی رو ادامه بده؟!!لطفا اینکارو باهاشون

نکنید،لطفا نگید درکنار پزشکی یا تجربی علایقتون

روهم ادامه بدین!بخدا ماهم علایق خودمون رو

داریم،من خودم به شخصه به مهندسی علاقه

داشتم ولی خانوادم مخالفت کردن و اونقدر بهم

فشارآوردن که باید بری تجربی،باید دکتربشی و

همچین حرفایی تااینکه بزورِ خانوادم اومدم تجربی!

امروز دوتاشون نتونستن بیان ولی واقعا دوست

داشتم حرفام روبشنون،حرفایی که از ته قلبم بودن

هیچوقت نتونستم بهشون بگم و مطمئنم این حرف

دل همشونه که نتونستن بهتون بگن…بازم میگم

من درحدی نیستم که این حرفارو بهتون بگم،من

کوچیک شمام ولی لطفا یکم مارو درک کنید!

نگاهی کوتاه به مادرش انداخت،این حرف ها دقیقا

حرف دلش بود،انگار از دل دخترک خبردار شده بود‌،همانموقع…دیروز!

════════════════
‌♡بـہ ‍ق‍‍ـل‍‍ـم‍ـ :آیـلے♡

(کامنت فراموش نشه🙃✨)

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.7 / 5. شمارش آرا : 3

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نمایش بیشتر

𝑖𝑟𝑒𝑛𝑒 ‌

یآدَم‌نِمیکُنی‌.وُ.زِیآدَم‌نِمیرِوی،یآدَت‌بِخِیر‌یآرِفرآموُش‌کارِمِن...❤️‍🩹
اشتراک در
اطلاع از
guest
5 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
لیلا ✍️
2 ماه قبل

قلمت ماندگار نویسنده‌جان، برات آرزوی موفقیت بیش از این دارم، واسه همتون😍

𝐍𝐚𝐫𝐠𝐞𝐬 𝐛𝐚𝐧𝐨𝐨
2 ماه قبل

اسمات شبیه همه آدم قاطی میکنه ینی همه هم آوا
ساتیا سایدا مانیا کیارا😂
این حرف آخرش درست بود اصن نمیشه چندتا چیزو باهم پیش برد آدم یه نفره چطوری هم درس بخونه هم نویسندگی کنه هم طراحی بره هم خیاطی کنه

𝐍𝐚𝐫𝐠𝐞𝐬 𝐛𝐚𝐧𝐨𝐨
پاسخ به  𝑖𝑟𝑒𝑛𝑒 ‌
2 ماه قبل

وای قبول نمیکنن😂
این اسمارو ا کجا درمیاری خواهر؟🤣

دکمه بازگشت به بالا
5
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x