دلنوشته

😉❤

0
(0)

خدایا من اگه بار دیگه خواستم
زیادی مهربون بازی در بیارم
با رعد و برق بزن منو نصف کن
با تشکر



ادم و حوا مگه دو نفر نبودن؟
پس چرا ما چهارتا گروه خونی داریم؟




احساس‌میکنم‌روزامو‌گذاشتن‌

توی ‌‌‌‌‌دستگاه‌‌کپی،دارن‌به‌تعداد‌

انبو‌ه‌ازش‌تولید‌میکنن):




ﮔﻮﮔﻞ ﻋﺰﯾﺰ ﺑﺬﺍﺭﺣﺪﺍﻗﻞ 2 ﺗﺎ ﺣﺮﻑ ﺍﺯ ﻧﻮﺷﺘﻤﻮ ﺗﺎﻳﭗ ﮐﻨﻢ ﺑﻌﺪ
ﺣﺪﺱ ﺑﺰﻥ ﺁﺑﺮﻭ ﺣﯿﺜﯿﺘﻢ ﺭﻓﺖ ﺟﻠﻮ همه:|||




غصه قیافه زشتتون رو نخورید ، بخدا ما خوشگلام
مشکلات خودمونو داریم . .🥴




بنظرم باید دانشمندا یه تحقیقی بکنن
که چرا باباهای ایرانی هرچی کچل ترن، دختراشون داف ترن :/




کسی که جلوش شکمتو نمیدی تو ، اون واقعیه 🙂




اون فضای فرضی پشت گوشمون که کارهای عقب‌افتاده رو میندازیم اونجا برای من پر شده دیگه :(👂🏻🗓




نه من بهش میرسم، نه اون به من.

اینجوری پیش بریم تو دنیای بعدی هم به‌هم نمیرسیم😂






‏خونه‌مون یهو انقد سرد شد؛

که در یخچالو باز کردم سيب بردارم، مامانِ سيب ِ داد زد “بذار کاپشنشو بپوشه الان میاد”.😹😹



به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا : 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

نمایش بیشتر
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x