ماه: آذر 1402
-
رمان رویای ارباب
رمان رویای ارباب پارت ۲۹
ناباورانه نگایش میکند _چی؟ _باباجان میگم چرا چادر نداری خدایا میبینی خودت دیگه؟ _الان مشکل تو چادر نداشتن منه واقعا؟!…
بیشتر بخوانید » -
رمان رویای من
⸾رَِوَِﻳَِاَِےَِ ﻣَِنَِ⸾ ✿55تا𝒑𝒂𝒓𝒕51✿
════════════════ مانیا- وای امشب عروسی باید بریم بعد درسم دارم نمیدونم برم،نرم،چیکار کنم!آخه بخدا الان ساعت6 عصر چجوری حاضربشم! ساتیا-…
بیشتر بخوانید » -
رمان کاوه
رمان کاوه پارت ۱۳
بطری نوشابه را سر کشیدم که دستی آن را کشید و ریخت روی لباسم _ چته روانی؟ سهیل _ نیاوردمت…
بیشتر بخوانید » -
رمان آیدا
رمان آیدا پارت 41
جلوی آینه کش موهایش را محکم کرد و از اتاق خارج شد موقع صبحانه از اتاق خارج نشده بود چون…
بیشتر بخوانید » -
رمان چشم های وحشی فصل دوم
رمان چشم های وحشی فصل دوم پارت ۷
# پارت ۷ (گل چهره) همراه عمه شکوه در سالن نشسته بودیم و منتظر بچه ها بودیم _ به چی…
بیشتر بخوانید » -
رمان آیدا
رمان آیدا
سلام دوستان. پارتگذاری این رمان از این به بعد در برنامه ی رمان لند هستش اونجا پارت ها طول تر…
بیشتر بخوانید » -
رمان سقوط
رمان سقوط پارت بیست و شش
《:میدونی گاهی وقتها بیخبر از همه جا اتفاقایی ممکنه بیوفته که دست خودت نیست ولی اونی که شکست میخوره…
بیشتر بخوانید » -
رمان تقاص
رمان تقاص پارت نه
پارت هشت کم کم صدا ها قطع میشود نه صدای ناله ی عماد و نه نعره های میثم هیچکدام شنیده…
بیشتر بخوانید » -
رمان در بند زلیخا
رمان در بند زلیخا پارت سی و چهارم
*** فرزین اتاقش را به قصد سالن ترک کرد. بین راه صدای همتا مانعش شد. سمتش چرخید که همتا حین…
بیشتر بخوانید » -
رمان کاوه
رمان کاوه پارت 12
چشمانم را باز کردم روی تخت بودم آن هم در اتاقی که اصلا برایم آشنا نبود با سرگیجه بلند شدم…
بیشتر بخوانید »