درام
-
رمان آغاز از اتمام
رمان آغاز از اتمام پارت6
در حالی که بغض گلویش را کنترل می کرد بازهم ادامه داد،گویی می خواست رنج دل چند ساله اش را…
بیشتر بخوانید » -
رمان آغاز از اتمام
رمان آغاز از اتمام پارت 5
{آغازِ جادهٔ دلدادگی:)5} پناه که سخت درگیر افکارش بود لب زد: – اوهوم. شایان ابرویی بالا انداخت و گفت: –…
بیشتر بخوانید » -
رمان آغاز از اتمام
رمان آغاز از اتمام پارت 4
{مولودیِ دیوانگی:)⁴} پناه لبخند عریضی زد و در حالی که بلند میشد گفت: – تا به خواب ابدی فرو نرفتی…
بیشتر بخوانید » -
رمان آغاز از اتمام
رمان آغاز از اتمام پارت 3
{نجوایِ عاشقی³} عشق میان دریای زندگیشان موج میزد. خودشان هم بین این موجها غرق میشدند، غرق محبت و عشق بیپایان!…
بیشتر بخوانید » -
رمان آغاز از اتمام
رمان آغاز از اتمام پارت 2
{نقطهٔ آغاز²} *** شش ماه قبل؛ ۱تیر۱۴۰۰ با آرامش توتفرنگی را روی خامههای پفپفی گذاشت، امروز روز خاصی بود؛ آغاز…
بیشتر بخوانید » -
رمان آغاز از اتمام
رمان آغاز از اتمام پارت1
نقطهٔ پایان«1» با قامتی خمیده قدم در چارچوب در گذاشت و تلو خوران وارد خانه شد؛ هوای سرد خانه، بوی…
بیشتر بخوانید » -
رمان ماه نشین
رمان ماه نشین | پارت ۱
به نام خدا «ماه نشین» #پارت1 .خیره به خیابان خلوت که گهگاه تک و توکی ماشین از آن گذر میکرد…
بیشتر بخوانید » -
رمان شیرین ترین تلخی
شیرین ترین تلخی پارت ۲۰
نگاهی به اطراف کرد و لباش رو بهم فشار داد و زیر دندون گرفت و بعد نگاهش رو،روی من زوم…
بیشتر بخوانید » -
رمان شیرین ترین تلخی
شیرین ترین تلخی پارت۱۹
احساس خستگی میکردم و تشنگی لبام خشک شده بود آب رو نزدیک لبام بردم و سر کشیدم دختر کناریم دراز…
بیشتر بخوانید » -
رمان شیرین ترین تلخی
شیرین ترین تلخی پارت ۱۸
دخترا یکی یکی از اتوبوس پیام میشدن سربازا هم یه گوشه با اسلحه ایستاده بودن به من که رسیدن یکیشون…
بیشتر بخوانید »