ماه: اسفند 1401
-
رمان ازدواج سنتی
رمان ازدواج سنتی پارت هفتم
پارت هفتم با استرس دستام توهم قلاب کردم و بهم فشار دادم، قراره که اکتای بیاد اتاقم و باهم حرف…
بیشتر بخوانید » -
رمان
رمان دلداده پارت ۱
دلداده🥀 #پارت_اول براش را چندین بار روی گونه اش کشید، پودر صورتی روی گونه اش خوابید و به صورتش جان…
بیشتر بخوانید » -
رمان رئیس جذاب من
رئیس جذاب من پارت ۳۰
کلا مشکل خودمو فراموش کرده بودم اتوسا با خواهرم واسم هیچ فرقی نداشت. باورم نشد وقتی سروش گفت نامزدش زدتش…
بیشتر بخوانید » -
رمان بینهایت
رمان بی نهایت پارت دوم
*** داشتم با خواهرم درمورد دوستش یعنی سمیرا صحبت میکردم که سمیرا ب سمتمون قدم برداشت _ آسمان اومدی مراسم…
بیشتر بخوانید » -
رمان شانس زنده ماندن
رمان شانس زنده ماندن پارت 6
_سلام مامان _سلام دخترم خوبی ببخشید که از خواب بلندت کردم _اشکالی نداره مرسی مامان من خوبم!! _بهت خوش میگذره؟…
بیشتر بخوانید » -
رمان شوکا
شوکا پارت 10
شوکا پارت¹⁰ نگاه پسرو آقای فرامرزی به او گره خورد. که در حال نفس نفس زدن. بود. و بعد از…
بیشتر بخوانید » -
رمان بینهایت
رمان بینهایت پارت ۱
به نام خالق عشق اسم رمان : بی نهایت ژانر : عاشقانه نام نویسنده : رز سرخ مقدمه : اشتیاقی…
بیشتر بخوانید » -
رمان ازدواج سنتی
رمان ازدواج سنتی پارت ششم
پارت ششم روبه روی زیبا و باز کرد، یک نیم ست ناز بود. ــ قابل عروس گلم رو نداره. بهار…
بیشتر بخوانید » -
رمان سهم من از تو
سهم من ازتو پارت32
ویلیام=خودتو زیاد اذیت نکن خوب نیست ترسیده سرمو چرخوندم سمتش… من=کی بیدار شدی؟! باخنده گفت… ویلیام=چرا ترسیدی؟ من=خب یهو حرف…
بیشتر بخوانید » -
رمان شانس زنده ماندن
رمان شانس زنده ماندن پارت 5
_احسان اینجا خیلی کثیفه،انگار خیلی وقته اینجا رفت و آمد نشده. .بعد نمیشه خوابید .باید درست حسابی شست! احسان چمدان…
بیشتر بخوانید »