ماه: اسفند 1401
-
رمان اجبار شیرین
اجبار شیرین پارت۱۴
پارت☆14 قرار بود بهنام ساعت هشت شب آنجا باشد البته نمی دانست با خانواده اش می اید یا تنها ،به…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش
رمان آتش پارت 3
یه لکسوس مشکی داشتم.. رویای دوران نوجوونیم بود.. بماند ک بعد تر ها بنز و بی ام و هم برای…
بیشتر بخوانید » -
رمان ازدواج سنتی
رمان ازدواج سنتی پارت هشتم
پارت هشتم برای اخرین بار به گرد و خاک به جا مونده از ماشین ها نگاه کردم، بدون اینکه اکتای…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش
رمان آتش پارت 2
#آترا درد.. به جز این کلمه سه حرفی هیچ چیز دیگه ای تو زندگیم معنا نداره… سر درد امونم رو…
بیشتر بخوانید » -
رمان شانس زنده ماندن پارت 9
_میگم دارم راست میگم چرا میخندی؟ چی حرف من شوخی بود؟هااا احسان _عزیزم حتما کابوس دیدی این عادیه چرا ناراحت…
بیشتر بخوانید » -
رمان شوکا
رمان شوکا پارت 12
شوکا پارت¹² یخ را به دستش میدهد. و پسر لب میزند. نیما: گفتن دست به زنت تو خانواده از همه…
بیشتر بخوانید » -
رمان سهم من از تو
سهم من ازتو پارت33
من=باشه…ببخشید جانگ مین همه زحمتا افتاد رودوش تو هوانگ=همچین حرفی نزن…من برم ب کارای پرواز برسم رفتم سمت کارگردان و…
بیشتر بخوانید » -
متن غمگین
متن غمگین رفتن یار
قبلنا وقتی دلنوشته یا متن غمگین عاشقانه میخوندم تعجب میگردم میگفتم〔چرا باید وقتی یه آدم رفت یه کس دیگه تا…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش
رمان آتش پارت 1
یکی بود و هنوزم هست..!!! 💥رمان آتش نویسنده: sety **خلاصه: حتما شنیدین ک میگن””هر اتفاقی ک بیافته 99 درصد اون…
بیشتر بخوانید » -
رمان بینهایت
رمان بی نهایت پارت ۳
_ ترلان من من معذرت می خوام _ نه اشکالی نداره ، اهم من میرم چشمام هنوزم بعد از رفتنش…
بیشتر بخوانید »