ماه: خرداد 1402
-
رمان شوکا
شوکا پارت 25🧡🌼
شوکا پارت²⁵📞🏖 _وقتی تو محله دهن به دهن گشت دختر خونده جهانگیر قصاب فرار کرده چند روز بعد همسایه ها…
بیشتر بخوانید » -
رمان امیدی برای زندگی
امیدی برای زندگی پارت دهم
به قلم:♡..Sara..E.☆ یلدا سوالی نگاهش کرد _خوب بگو چرا اینجا نگهبان نداره، سهیل که گفت داره _خوب اون اینو گفته…
بیشتر بخوانید » -
رمان بوی گندم
رمان بوی گندم پارت ۳۸
گندم با نگرانی از توی ماشین به بیرون نگاهی انداخت با دیدن زن جوانی که از ماشین پیاده شد تعجب…
بیشتر بخوانید » -
رمان مثل خون در رگ های من
رمان مثل خون در رگ های من پارت ۶
اراد_لباست چرا خونیه؟ به لباسم نگاه کردم که کاملا خونی بود…خون های هیراد بود! فرید_عه..سلام مرتضی چطوری داداش؟ مرتضی_فریدددد وای…
بیشتر بخوانید » -
رمان پریا
༻پـــــریـــآ پارت 9༻
9# بعد رسوندن مهسا ب خونه، سریع خودمو به خونمون رسوندم تا کارامو انجام بدم و زود خودمونو به خونه…
بیشتر بخوانید » -
رمان آتش
رمان آتش پارت 44
***** یک ماه بعد # آترا اواخر آذر همیشه حالم رو بد تر میکرد.. همیشه روز ها تو این وقت…
بیشتر بخوانید » -
رمان غلط انداز
رمان غلط انداز پارت 1
رمان غلط انداز نویسنده : مینا فخاری داستان درباره ی دختری به اسم یاسمن است ، او ناخواسته عاشق پسر…
بیشتر بخوانید » -
رمان بوی گندم
رمان بوی گندم پارت ۳۷
از صدای بسته شدن در متوجه آمدنش شد نگاهش را بالا آورد یعنی هنوزم از دستم ناراحته ببین چه الکی…
بیشتر بخوانید » -
رمان شوکا
شوکا پارت 24🧡🌼
رمان شوکا پارت 24🔪🏘 (سلام دوستان قبل شروع رمان میخواستم بگم که کامنت ها خیلی کمن😔😓 لطفا نظراتتون رو توی…
بیشتر بخوانید » -
یکی بود؛یکی نبود
یکی بود؛یکی نبود!پارت هفت
تک ابرویی بالا انداختم -خُب؟ متعجب نگاهم کرد _خُب که خُب،میگم من همون راننده ایم که به شما زده! چشمامو…
بیشتر بخوانید »