ماه: آبان 1402
-
رمان چشم های وحشی
رمان چشم های وحشی پارت ۵۶
# پارت ۵۶ در تراس نشسته بودم و به منظره دریاچه در شب خیره شده بودم. قسمت غم انگیز تنهایی،…
بیشتر بخوانید » -
رمان غرامت
غرامت پارت 58
اعت در رون مطب سپری کردم و الان یک ساعت. زمانش فرا رسیده. “ممکنه خونریزیات شدید باشه” -من و..ببر..تو دسشویی…
بیشتر بخوانید » -
رمان رویای من
⸾رَِوَِﻳَِاَِےَِ ﻣَِنَِ⸾ ✿𝒑𝒂𝒓𝒕12✿
════════════════ ارلین-اهوم ولی گف ب تونگم،سوتی ندی یوقت! ساتیا-باشه زیاد نگذشت ک سورن را صداکردتاببیند حق با ارلین است یابازهم…
بیشتر بخوانید » -
رمان سقوط
رمان سقوط پارت نه
با دیدن شماره فاطمه ابروهاش بالا پرید، چی شده بود که بعد از این مدت به یادش افتاده بود…!!…
بیشتر بخوانید » -
دلنوشته
گل رزم
سلام رز فیروزه ایم الان که دارم این متن رو می نویسم ، دلم خیلی از خودم گرفته! خیلی استرس…
بیشتر بخوانید » -
رمان شاه دل
رمان شاه دل پارت 59
زمان زیادی از بازگشتشان نگذشته بود که وارد اتاق شد همان اتاقی که مدت ها قبل تبدیل به انباری شده…
بیشتر بخوانید » -
دلنوشته
جرئت یا حقیقت
یادته اون عصر سرد پاییزی رو! استاد ، دقایق آخر کلاس رو لغو کرد و با بچه ها تصمیم گرفتیم…
بیشتر بخوانید » -
رازهای ناگفته
رمان دلبرِ سرکش part42
از ۱۲ونیم که کیان تعطیل شده بود همینطور در بازار می چرخیدند برای خرید وسایل تزئینی خانه بعدهم رفتند در…
بیشتر بخوانید » -
رمان رویای من
⸾رَِوَِﻳَِاَِےَِ ﻣَِنَِ⸾ ✿𝒑𝒂𝒓𝒕11✿
════════════════ چرا داشت گریه میکرد؟پسرک نگاهی ب ساتیا انداخت و سرش را سمت مخالف چرخاند تا دخترک اشک هایش را…
بیشتر بخوانید » -
رمان آیدا
رمان آیدا پارت 24
در طول راه حتی کلمه ای از دهانش خارج نشد شاید میترسید! سام برخلاف همیشه لبخند به لب نداشت عجیب…
بیشتر بخوانید »